[اعتماد ملی، 30 بهمن 1387]
آرش عزيزي
درست 66 سال پيش، در 18 فوريه1943، سخنراني در استاديوم ورزش اسپورتپالاست در برلين پاي ميكروفن رفت با اين اميد كه سخنانش بتواند تاريخ جهان را عوض كند و بعيد نميبود كه چنين باشد. سخنران، جوزف گوبلز، وزير تبليغات آلمان نازي بود. گوبلز از نزديكترينها به هيتلر در حزب نازي بود كه از تندپيچهاي متعدد سياسي جان سالم به در برده بود و وفادارياش به پيشوا را ثابت كرده بود. او نهتنها وقتي خود پشت ميكروفن ميرفت، آلمان را تكان ميداد كه مغز متفكر سخنرانيهاي ارعابانگيز هيتلر نيز بود. او فقط وزير تبليغات و روشنگري رايش سوم نبود، بلكه مغز متفكر دستگاه عظيمي بود كه توانست مردم آلمان را براي يكي دو دههسياه،مسخ كند و پشت سياستهاي ضدانساني نازيها بكشاند. گوبلز تا پيش از سخنراني اسپورتپالاست موفقيتهاي بسياري به خود ديده بود. آن روزها كه رهبر نيروهاي حزب در برلين بود با نيروهاي تبليغاتي خود، بيش از كمك شبهنظاميان اس.آ، احزاب سوسياليست و كمونيست محلي را به چالش كشيده بود و در تمام روزهاي سخت با حزب پيش آمده بود و وقتي حزب نازي در سال 1933 به قدرت رسيد، گوبلز به آرزوي خود رسيده بود. حالا او تمام منابع مورد نياز را در خدمت داشت تا ملتي را مسخ كند؛ كتابها آتش زده بود، يهوديها كشته بود و ملتي و جهاني را به جنگ تمامعياري برده بود كه خود ميخواست.
آرش عزيزي
درست 66 سال پيش، در 18 فوريه1943، سخنراني در استاديوم ورزش اسپورتپالاست در برلين پاي ميكروفن رفت با اين اميد كه سخنانش بتواند تاريخ جهان را عوض كند و بعيد نميبود كه چنين باشد. سخنران، جوزف گوبلز، وزير تبليغات آلمان نازي بود. گوبلز از نزديكترينها به هيتلر در حزب نازي بود كه از تندپيچهاي متعدد سياسي جان سالم به در برده بود و وفادارياش به پيشوا را ثابت كرده بود. او نهتنها وقتي خود پشت ميكروفن ميرفت، آلمان را تكان ميداد كه مغز متفكر سخنرانيهاي ارعابانگيز هيتلر نيز بود. او فقط وزير تبليغات و روشنگري رايش سوم نبود، بلكه مغز متفكر دستگاه عظيمي بود كه توانست مردم آلمان را براي يكي دو دههسياه،مسخ كند و پشت سياستهاي ضدانساني نازيها بكشاند. گوبلز تا پيش از سخنراني اسپورتپالاست موفقيتهاي بسياري به خود ديده بود. آن روزها كه رهبر نيروهاي حزب در برلين بود با نيروهاي تبليغاتي خود، بيش از كمك شبهنظاميان اس.آ، احزاب سوسياليست و كمونيست محلي را به چالش كشيده بود و در تمام روزهاي سخت با حزب پيش آمده بود و وقتي حزب نازي در سال 1933 به قدرت رسيد، گوبلز به آرزوي خود رسيده بود. حالا او تمام منابع مورد نياز را در خدمت داشت تا ملتي را مسخ كند؛ كتابها آتش زده بود، يهوديها كشته بود و ملتي و جهاني را به جنگ تمامعياري برده بود كه خود ميخواست.