نويسنده: پل تيليش
مترجم: محمد سعيد حنايي کاشاني، ۳۰ فروردين ۱۳۸۷
مترجم: محمد سعيد حنايي کاشاني، ۳۰ فروردين ۱۳۸۷
آيا دين و انديشه با يکديگر در ستيزند؟ يا به تعبير فنیتر، «ايمان» و «عقل» و «دينداری» و «انديشهگری» يا «روشنفکری» با يکديگر ناسازگارند؟ اديان مختلف و سنتهای دينی مختلف برای اين پرسش پاسخی يکسان ندارند. تجربهی تاريخی هر دينی نشان میدهد که جريانهای مختلفی از ابتدای ظهور هر دين تا استقرار و تثبيت و سپس انحطاط و تحريف آن دين در دورههای بعد عهدهدار تأويل خود دين بودهاند. پيامبرانی که در يک سنت دينی قرار داشتهاند مدعی نبودهاند که دين تازهای آوردهاند. آنان کوشيدهاند نشان دهند که چگونه منفعتطلبی و دنياطلبی عدهای سبب شده است که سنت خدا واژگون شود و کسانی که به خدا و پيامبران او دروغ میبندند از آن در جهت مقاصد خود بهرهبرداری کنند و انسانها را گروه گروه کنند و دست ستم را بر جان و مال گروه بزرگی از امت خود گشوده دارند و بدين وسيله در زمين فساد کنند. يهوديت و مسيحيت و اسلام سه دين با سنتی واحد و با تاريخی متفاوت هستند. در اين سه دين مذاهب و فرقهها و نحلههای متفاوتی به ظهور رسيده است که هريک بهتنهايی مدعی داشتن تأويل و تفسيری حقيقی از دين بودهاند. اما اگر پيامبران به مدد وحی الهی به اصلاح دين و دادن تأويلی حقيقی از دين برخاستهاند، پس از رحلت آنان و انقطاع ارسال رسل از سوی پروردگار، کار تأويل و تفسير دين به کسانی واگذار شده است که از طريق «علم» درصدد فهم دين برمیآيند.